دختر خالم الان داشت دوغ و قهوه رو مخلوط میکرد 

 گفتم این دیوونه بازیا چیه؟

 گفت دوغ خواب میاره قهوه بیداری میاره

 میخوام ببینم مخلوطش میتونه آدمو وارد دنیای خواب و بیداری کنه؟

 به نظرتون امیدی برا خوب شدنش هست؟

 دکترا که جوابش کردن !

دوستم یه طوطی خریده ک تازه آمادس ک بش حرف یاد بدی و تکرار کنه
این طوطیه ام فقط میگه قد قد(ghed ghed)
دوستم هیچی ک بش یاد نداد تازه قد قدشم یاد گرفته!همون سلامشم یادش رفت
هروقت میبیندمون بجای سلام میگه قد قد... اصن یوضییییییی...

آقا ما داریم،از گشنگی میمیرم پس کی محرم میاد نذری بخوریم :|

ای دلم میخواد بابا بشم بیام تو اتاق بچم اونم تو دستکاپ در حال
رفرش کردن باشه... چنان بزنم پس کلش صدای عسب بده!!!
کامپیوترو از ریشه میکنم میندازم تو کوچه!

درسته یه کم خشنه ولی جواب میده D:

آقا یه وضعی شده!

شبا طرفای ده، ده و نیم نیگا میندازی به ساعت می بینی هنو هفته!

یارو میره رستوران سوپ بخوره

سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ،

میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه .

میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما

... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده !

... ... ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه !

اون سیگاریه میگه :

تو هم دیدیش؟؟... !

یه روز یه مردی در اصفهان در یه خانه ای را میزنه وآب برای رفع تشنگی درخواست «

میکنه دختر بچه ای دم در میاید و یک کاسه دوغ خنک به مرد میده ، وقتی مرد

تا آخر دوغ را سر میکشد به دختره میگه کوچولو شما هر که درب خانه تان را

بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنک میدید دختر بچه میگه نه بابا دیشب مهمان

داشتیم دوغ درست کردیم منتها سوسک افتاد توش برای همین چون

می خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردید ، با شنیدن این حرف مرد

عصبانی میشه و میزنه کاسه دوغ را میشکنه، آنوقت دختر داد میزنه

و میگه مامان - مامان این آقائه زد کاسه غذای سگمان رو شکست

اصفهانیه موز می خوره پوستش میزاره تو دفتره خاطراتش «

اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام «

میدند.

یه روز پاکستانیه...
.
.
.
.
ای بابا اینم که منفجر شد :|