از لره می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم
مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود
ترکه کارخانه عمامه سازی می زنه بعد از یک هفته پلمپش می کنند.بهش می
گن:تو کارت خوب بود جیکار کردی پلمپش کردند؟می رن تحقیق می کنند می بینند روی عمامه ها آرم نایک می زده
مگسه توی سالگرد ازدواجش، همسرش رو بغل میکنه و بهش میگه: عزیزم، من تو رو با هیچ گهی عوض نمیکنم...
ترکه میره کتابخونه کتابش رو پس میده... خانم کتابدار میگه: خوب کتابش جالب بود؟ میگه والا شخصیت زیاد داشت، داستان خاصی هم نداشت... کتابداره میگه: ای وای پس این شما بودین دفترچه تلفن منو برده بودین؟
می دونی آماره ازدواج در چه حیوونی بیشتر است ؟ .........تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین
لره زنگ میزنه قم میگه آقا لطفا یه امام جمعه برای ما بفرستین... میگن:
یکی فرستادیم... لره میگه: اونو کشتیم باهاش امامزاده ساختیم یکی دیگه
بفرستین !!!
ترکه رو می برن دادگاه بهش میگن چرا زنت رو کشتی، اونم شب دوم عروسیت؟
میگه آخه باکره نبود.. میگن خوب همون شب اول می کشتیش، میگه آخه اون شب
بود..!!
یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه: ما میریم یه دور میزنیم، بر میگردیم !
حیف نان راننده اتوبوس بوده بعد یه مدت راننده مینی بوس می شه... می بینند که هیچی پول در نمیاره... پیگیر می شن می بینن که پولها رو پاره می کنه!!!
تعداد صفحات : 80