یه روز زنگ زدم لقمان زنش برداشت گفت :از شمسی و مامانش اینا
ههههههههههههه
گه یه روز ازخواب پاشی ببینی اونی که دوسش داشتی گذاشته رفته
صبحونه چی میخوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خخخخخ
یه روز زنگ زدم لقمان زنش برداشت گفت :از شمسی و مامانش اینا
ههههههههههههه
گه یه روز ازخواب پاشی ببینی اونی که دوسش داشتی گذاشته رفته
صبحونه چی میخوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خخخخخ